مواجهه میان میرحسین موسوی و سیدمحمد خاتمیکه چند هفته پس از وقوع فتنه 88 رخ داد، امروز به گونهای رقم خورده که عملاً ظرفیت اجتماعی فتنه را دچار انشقاق و چند دستگی کرده است. این ظرفیت اگرچه شامل جمعیت 13 میلیونی رأی دهندگان به موسوی و چند هزار نفری در 25 خرداد نیست، اما در مقیاس کم نیز دچار سردرگمیشده است. این سرگیجهها البته آنطور که پیداست مشمول حال موسوی و خاتمینیز شده و بیش از گذشته ترسهایی را بر پیکر لرزان آنان انداخته است. یحتمل در این میدان آنکه کمترین اضطراب و دغدغه را دارد مهدی کروبی است که از ابتدا رقیب آرای باطله بود و اکنون نیز زندان را مأمنی میداند برای خود! وضعیت نامساعد روحی موسوی میرحسین موسوی که این روزها مورد انتقاد شدید حامیان خارج نشین خود واقع شده و وی را به ماشین بیانیه نویسی تشبیه کردهاند، در این ایام مشغول طراحی نوع مواجهه خود با سید محمد خاتمی است. آن طور که از منابع موثق شنیده شده پس از تلاشهای خاتمی برای جذب بدنه حامیان موسوی به سبد اصلاحات، میرحسین ضمن احساس خطر از این تلاشها گفته است که در صورت ادامه این روند، ظرفیت اجتماعی خود را از دست داده و با این وضع دستگیری من به وقوع خواهد پیوست! این ماجرا که میرحسین موسوی را در وضعیت روحی نامساعدی قرار داده وی را به سوی اتخاذ برخی تصمیمها برای روحیه بخشی به حامیان ریزش کرده خود کرده و قرار است وی مواضعی رادیکالتر از گذشته اتخاد کند. این درحالی است که برخی افراد به موسوی گفتهاند روشی که وی قرار است در پیش گیرد تنها میتواند لایههای بیرونی جریان سبز را متقاعد کند اما نمیتواند مانع از پیوستن حامیان وی به سوی خاتمی شود. بیشک افزایش فعالیت شاخه لندن میرحسین نیز از بابت تصمیمات قریب الوقوع موسوی است. چنانکه طی سه ماه گذشته ابوالفضل فاتح در ستاد لندن فتنه فعالیتش را گسترش داده و به شدت مشغول پیگیری پروژههای فتنه در انگلیس است و اعتقاد دارد که موسوی در حال مرگ کامل سیاسی قرار گرفته و باید کمکهای مؤثرتری به او صورت گیرد. ظرفیت اجتماعی از دست رفته اما همه این فعالیتها در حالی صورت میگیرد که بدنه اصلی حامیان سابق موسوی و خاتمی به واقعیات پی بردهاند و نه فقط به طور متحد با سایر مردم در راهپیمایی 9 دی و 22 بهمن سال گذشته شرکت کردند که اکنون نیز در حال آماده شدن برای حضور یکپارچه در راهپیمایی 22بهمن و گرامیداشت سی و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هستند. این ادعا اگر واقعیت نداشت، بیشک اصحاب فتنه زیر یک چتر قرار میگرفتند و از آنجا که گرایشات سیاسی و عقایدشان از سال گذشته تغییری نکرده است، موج خیابانی تازه ای را به راه میانداختند و از موج سواری بر احساسات عدهای فریب خورده لذت میبردند. از طرفی اما این فرضیه نباید رد شود که وجود این اختلافات میان رئوس فتنه نوعی نقش آفرینی و تاکتیک است برای خروج تدریجی از شوکی که در مقاطع مختلف به انواع گوناگون به آنان وارد آمده است. با این حال حتی اگر حدس مزبور را در نظر گیریم باز هم نشاندهنده آن است که فتنه عمده ظرفیت اجتماعی خود را از دست داده و با هر روشی به دنبال احیای آن است. ابراز وجود فقط در شبکههای مجازی اینک اما سؤالی برای بسیاری مطرح است که اندک ظرفیت اجتماعی فتنه در کجا تمرکز یافته که عدهای از فتنهگران شاخص و احزاب غیرقانونی با انجام مصاحبه و صدور بیانیه به دنبال تجدید روحیه و احیای آن هستند؟ نگاهی به برخی شبکههای مجازی نشان میدهد که امروز ظرفیت اجتماعی فتنه فقط با ورود و عضویت در این شبکهها جرأت ابراز وجود دارد. شبکههایی که با دریافت بودجههای مصوب نظام سلطه، اداره میشود. اما امر مسلم این است که برخلاف میل گردانندگان شبکههای اجتماعی فتنه، اعضای آن قادر به تحرک دیگری نخواهند بود؛ این ادعا با نگاهی گذرا به شبکههای اجتماعی فتنه ثابت میشود. |