وحدت سبز

تحلیل جنبش سبز

وحدت سبز

تحلیل جنبش سبز

چرا به «ایران ندا» کمک نمی کنید!

چرا به «ایران ندا» کمک نمی کنید!

یکی از دست اندرکاران پروژه اروپایی و ضد ایرانی موسوم به «ایران ندا» اذعان کرد که پروژه با عدم استقبال حتی در میان محافل مخالف جمهوری اسلامی روبرو شده است.

کلمه: مهدی جامی سردبیر اخراجی رادیو زمانه که با همکاری شماری از عناصر ضد انقلاب، گروهی موسوم به ایران ندا و شبکه اینترنتی وابسته به آن را راه اندازی کرده، با تأیید بی اعتنایی به نظرات منتقدان معدود کاربران نوشت: اگر وارد این پیمان مدنی نشده اید، حق چون و چرا و اعتراض ندارید. من نمی دانم منتقدان چه قدر برای بنیاد دست بالا کرده اند که حالا نگران آن هستند.

 



وی با اذعان به عدم استقبال از شبکه ایران ندا نوشت: وقتی می گوییم آقا بیایید دور کار را بگیرید همه به هم نگاه می کنند. آقا بیایید فیلم تهیه کنید. هر کسی بهانه ای می آورد. آقا چه کمکی می توانید بکنید دست بالا کنید. هر کسی از راهی می رود انگار که نشنیده باشد. اما اگر بگوییم بیایید ایران ندا را دراز کنیم که چرا ال نکرد و بل نکرد همه می دوند و حاضرند! به نظرتان این فرمول یک جایی اش عیبناک نیست؟ این همان کار مدنی است؟ اگر شما یکبار هم برای کمک مالی وسوسه نشده اید و صفحه کمک مالی سایت ایران ندا را باز نکرده اید به نظر شخص من حق حساب کشیدن از ایران ندا را هم از دست داده اید.


جامی در حالی که به همراه دوستانش از برخی کمک های مالی اروپاییان بهره مند شده اند، ادعا کرد بی هیچ کمکی این شبکه را اداره می کنند و آنگاه در توجیه تعطیلی شبکه مذکور این طور استدلال کرد: می فرمایید تلویزیون. خب برادران یا نمی دانید تلویزیون یعنی چه یا فکر می کنید چون نوبت ماست لابد باید معجزه بدانیم. یعنی واقعاً فکر می کنند دوستان که ظرف شش ماه باید به یک تلویزیون می رسیدیم؟ می دانید که همین تلویزیون ترجمه ای و خطی و همه چیز از پیش ضبط شده یورونیوز چهار سال وقت برده تا هوا شده است؟مسئله فقط تلویزیون داشتن است؟ اصلاً. اطمینان داشته باشید که مسئله هوا کردن یک شبکه دیگر نیست. ایران ندا به عبارت دیگر همین حالا تلویزیون نمی شود. حتی اگر هیچ مشکلی هم نداشته باشد. این کار کی می شود؟ از نظر صوری اعلام شده است که وقتی که به دو ساعت تولید روزانه ویدئو رسیده باشیم. از نظر روح کار و شبکه ارتباطی هم وقتی که به اندازه ای که آن دو ساعت تولید شود آدم پای این کار ایستاده باشد.
یادآور می شود پیش از این از داریوش آشوری، مهرانگیز کار، رامین جهانبگلو، رضا علامه زاده، کاظم علمداری، شهرنوش پارسی پور، محسن نامجو و چند نفر دیگر به عنوان اعضای هیئت مؤسس بنیاد کذایی نام برده شده بود اما گویا همان حکایت «آفتابه لگن هفت دست» است.


مهدی جامی با وجود اوضاع وخیم بنیاد خود، در مطلب دیگری محسن سازگارا را به خاطر برخی خالی بندی ها مورد انتقاد قرار داد و نوشت: یک خطای بزرگ در کار مدنی، بزرگ گرفتن کار است. همین علت بود که باعث شد محسن سازگارا در آغاز فعالیت هایش در خارج از ایران به فکر «60 میلیون دات کام» بیفتد. واقعیت عملاً این شد که حدود 30 هزار نفر به کمپین او پیوستند. فاصله این دو رقم فاصله ای است که بین تصور از کار دولت و کار مدنی هست. حالا اگر سازگارا به جای رفتن به دنبال طرحهای غول آسا از همین 30 هزار نفر یک عضوگیری می کرد برای یک حزب سیاسی یا گروه مدنی و مثلاً 5 هزار نفر را سازمان می داد وضع ما بهتر بود. اما سازگارا امروز همان یک نفری است که می بینیم در ویدئوها صحبت می کند یا در گروه سه نفره ای است که گاهی با دو دوست دیگر بیانیه می دهند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد