18 هزار پیام از سوی رژیم صهیونیستی درباره "تقلب " در حمایت از فتنه
در روزهای اغتشاش سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی از عناصر پراکنده اغتشاشها و تنشهای خیابانی خواست شبکههای زیرزمینی برپا کنند.
برای واکاوی حوادث و فتنه پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری 88 برآنیم که ساختار، شاکله و اهداف مسببین این غائله که هزینههای گزاف مادی و معنوی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی در بر داشتهاند را مورد بررسی قرار دهیم. از همین رو پس از بررسی " شکلگیری و برخی مؤلفههای ایدئولوژی تجدیدنظرطلبان "، "راهبرد تبلیغاتی و گفتمان انتخاباتی میرحسین موسوی "، "گفتمان محمود احمدینژاد از انتخابات نهم تا دهم ریاستجمهوری "، "بررسی نتیجه انتخابات دهم ریاست جمهوری با روش "تحلیل گفتمانی "، "شواهد آگاهی جبهه دوم خرداد از سلامت انتخابات " و "شورش بر جمهوریت " به فصل هشتم یعنی "نقش و تلاش دولتهای بیگانه و اپوزیسیون " میپردازیم:
ب. رژیم صهیونیستی در پی اوج گرفتن اخبار ضد و نقیض درباره حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به ایران پس از وقوع آشوبهای تهران سایت رسمی وزارت امور خارجه اسرائیل اخبار و گزارشهای مربوط در این باره را غیر موثق دانست و تصریح کرد که اسرائیل برنامهای برای حمله به ایران ندارد.
این سایت با بیان این که هیچ یک از مقامات رسمی اسرائیل نگفته است که این کشور قصد دارد تأسیسات هستهای ایران را هدف قرار دهد نوشت: "همه گزارشه1ایی که در این خصوص انتشار یافته از جانب رسانههای همگانی و مقامات غیراسرائیلی و تحلیلگران خارجی بوده است. " وزارت خارجه اسرائیل در پایگاه اینترنتی خود افزود: "تنها گزارشی که از جانب منابع غیررسمی اسرائیل انتشار یافت، این خبر بود که روزنامه "جروزالمپست " فاش ساخت یک زیردریایی نظامی اسرائیل از نوع دولفین از کانال سوئز گذشته و از طریق دریای سرخ به آبهای اقیانوس هند رفته و به دریای عمان نزدیک شده و در پایان انجام این مأموریت، به اسرائیل بازگشته است. "
در ادامه این گزارش آمده است: "البته این خبر متعلق به چندین هفته پیش از انتخابات ریاست جمهوری در ایران بوده و در چارچوب رزمایشهای عادی نیروی دریایی اسرائیل صورت گرفته است. جز این خبر، که آن هم یک گزارش مطبوعاتی است و به مقامات رسمی ارتباط ندارد و آنها طبق معمول واکنشی نسبت به این گزارشها نشان نمیدهند، هیچ مطلبی از قول تصمیمگیرندگان اسرائیلی منتشر نشده است. " در عین حال، وزارت خارجه اسرائیل خواستار افزایش تحریمها علیه ایران شد و اعلام کرد: "اسرائیل بر این باور است که اگر جامعه جهانی قاطعیت نشان دهد و تصمیمات هماهنگ برای افزایش فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک علیه ایران در پیش گیرد، نیازی به اقدامات نظامی نخواهد بود.
ارسال 18 هزار پیام با موضوع تقلب از سوی کاربران اسرائیلی
چنان که از متن بالا نیز دریافت میشود، اسرائیل برای مقابله با منافع ایران و تغییر رفتار سیاست خارجی جمهوریاسلامی و حتی براندازی آن تنها به تهدید نظامی نیاندیشیده است. بلکه به گزینههای اقتصادی و فرهنگی نیز روی آورده است که نمونههایی از آن در زمان انتخابات و حوادث پس از آن روشن شد.
به طور نمونه محمد حسنین هیکل، روزنامهنگار پرسابقه مصری در گفتوگو با الجزیره میگوید: "فقط دو روز مانده به انتخابات ایران، 18 هزار پیام با موضوع تقلب و ضرورت اعتراض به آن در سرویس اینترنتی توئیتر منتشر شد که بعدها مشخص شد این پیامها از سوی کاربران اسرائیلی ارسال شده است. " او که از تحرکات علیه ایران در قبل و بعد از انتخابات به عنوان "جنگ بدونمرز " یاد کرد، گفت: هزاران سایت اینترنتی در روزهای قبل از برگزاری انتخابات فعال شدند و دستاندرکاران این سایتها برای دستپاچه کردن نظام ایران و تحریک مردم به ابراز خشم از نتایج انتخابات اقدام کردند و منبع بسیاری از این سایتها اسرائیل بود.
سایت یدیعوت آحارونوت، در لیست حامیان موسوی
در پیش از انتخابات 22 خرداد، گرچه مقامات و نهادهای اسرائیلی تلاش میکردند نشان دهند نتیجه انتخابات ایران برای آنان تفاوتی ندارد و حتی گاهی با استدلالهای سطحی و سستبنیاد سعی میکردند به مخاطب القا کنند که انتخاب احمدینژاد به سود اسرائیل است زیرا با افراطگریهای خود افکار عمومی جهان را به نفع اسرائیل تغییر داده است، اما در همان مقالات و یادداشتها نیز مشخص بود که مقامات و نویسندگان اسرائیلی تا چه اندازه از انتخاب مجدد احمدینژاد ناخشنودند.
به طور نمونه سایت یدیعوت آحارونوت در 21 خرداد مینویسد: "فردا انتخابات عمومی ایران برگزار خواهد شد. فضای اردوگاه میرحسین موسوی نامزد پیشرو اپوزیسیون و نخستوزیر سابق چنین القا میکند که تغییر (شکست رئیس جمهور محمود احمدینژاد) محال نیست. موسوی امیدوار است مانع برنده شدن احمدینژاد با نصف به علاوه یک آرا شود و بتواند در دور دوم او را تحقیر کند... به نظر میرسد همه مسئولان اسرائیل نمیتوانند وجود نسیم جدید در واشنگتن را درک کنند. یکی از آنها "موشه (بوگی) یعلون " وزیر امور استراتژیک است. او در سخنرانی خود در مرکز واشنگتن درباره خاورمیانه تلویحاً تصفیه رهبران ایران را بهترین راه برخورد با این کشور دانست. "
در واقع از همین عبارات میتوان پی برد که فعالان سیاسی و مقامات صهیونیستی تا چه اندازه بیطرف بودهاند و چه اندازه معتقد بودهاند که رأی مجدد احمدینژاد به سود اسرائیل بوده است. به نظر میرسد مهمترین دلیلی که موجب شده است تا رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر هیچ کسی را به اندازه احمدینژاد دشمن اسرائیل نداند طرح موضوع "هولوکاست " باشد.
در واقع مقامات اسرائیلی بیش از آن که از موضوع هستهای ایران و حتی سلاح هستهای ایران بهراسند از جنگ نرمی که جمهوری اسلامی با اسرائیل در داخل مرزهای فلسطین اشغالی و خارج آن به راه انداخته بیمناکاند. طرح موضوع هولوکاست در سطح گسترده بینالمللی از سوی احمدینژاد در چهار سال پیش یک "بمب هستهای خبری " برای اسرائیل به شمار میآمد. در اظهارات مقامات دولتی ایران هیچ راهبرد و سیاستی نتوانست به اندازه فریاد جهانی "افسانه بودن هولوکاست " بنیانهای سیاسی و حاکمیت نامشروع این رژیم را متزلزل سازد.
این تلقی از مناسبات جهانی و تحولات داخلی اسرائیل دقیقاً همان دریافتی است که مقامات اسرائیلی از وضعیت جدید خویش و موقعیت متزلزل رژیم صهیونیستی دارند و به طور نمونه در مقالهای انتقادی که در 20 خرداد در سایت "یدیعوت آحارونوت " انتشار یافته ناخواسته به این موضوع اشاره شده است. در این گزارش که هراس مقامات اسرائیلی را از مطرح شدن "افسانه بودن هولوکاست " و توان هستهای ایران نشان میدهد، آمده است: "بهتر است نخستوزیر (نتانیاهو) به سیاست پیشینیان خود به ویژه آریل شارون بازگردد و از اظهارات تحریکآمیز کم کند و با پراکندن امید و نوید آرامش، به جای گسترش ترس و نگرانی آینده اسرائیل را مطمئن اعلام کند. "
سیاست خارجی احمدینژاد، عامل عصبانیت رژیم صهیونیستی
به هر حال مسئله رسانهای کردن و تبلیغ علیه افسانه هولوکاست و نیز پافشاری بر موضوع انرژی هستهای از مهمترین سیاستهای خارجی جمهوریاسلامی در سالهای اخیر بودهاند که نارضایتی شدید رژیم صهیونیستی را در برداشتهاند و در هر دو نیز نام محمود احمدینژاد بیش از دیگر دولتمردان ایرانی مطرح است. یعنی همان دلایلی که مقامات صهیونیستی ترجیح میدادند تا شخص دیگری به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود. با انتخاب فردی دیگر دست کم احتمال تغییر در سیاست خارجی ایران افزایش مییافت.
اذعان پیروزی احمدینژاد از شبکه خبری اسرائیل
با پایان انتخابات و اعلام نتایج آن، پایگاه اینترنتی هاآرتص در تحلیلی از انتخابات ایران نوشت: "طبق گزارش ستاد انتخابات ایران محمود احمدینژاد حداقل دو برابر رقیب اصلی خود میرحسین موسوی رأی به دست آورده است. این رقم حتی اگر میزان آراء مخدوش را کم کنیم نشاندهنده قدرت جریان محافظهکار و در کنار آن تواناییهای سیاسی احمدینژاد است.
پیروزی بزرگ احمدینژاد تغییری در سیاست ایران در طرح هستهای و رابطه در حال گسترش با آمریکا ایجاد نخواهد کرد... آمریکا با احتیاط تمام از هیچ نامزدی حمایت نکرد و حتی پیش از انتخابات اعلام کرد میخواهد با ایران گفتوگو کند. در مقابل این آمریکا اکنون فردی ایرانی ایستاده است که سرسختتر است، اعتماد به نفس بیشتری دارد... احمدینژاد در مناظرات تلویزیونی با موسوی و کروبی ادبیات بهتری به نمایش گذاشت و بیان قویتری داشت.
تسلط او به سخنوری عامهپسند، جایگاه خانوادگی او در بین مردم عادی، عدم تعلق به خانوادههای بزرگ و صاحب نفوذ و احتراز از پول خرج کردن بیحد و حصر در آستانه انتخابات در پیروزی او مؤثر بود. اما به نظر میرسد سیاست خارجی او نیز در این پیروزی سهم بهسزایی داشت. احمدینژاد مدعی شد که توانست غرب را به کرنش وادارد و آمریکا را به سمت درخواست گفتوگو با ایران سوق دهد و کشور خود را به سطح ابرقدرت جهانی ارتقا دهد. رقیبان او نتوانستند به پای او برسند و به این ترتیب رهبر ایران توانست "سنت " دو دورهای بودن ریاست جمهوری را بدون هیچگونه مزاحمتی حفظ کند. "
تحلیلها و اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی درباره پیروزی احمدینژاد
همچنین پس از اعلام نتایج انتخابات ایران، دو نفر از مقامات اسرائیلی به تحلیل نتیجه به دست آمده پرداختند. سیلوان شالوم، قائممقام نخستوزیر، در این باره گفت: "انتخاب احمدینژاد پیام روشنی به جهان بود که طبق آن سیاست فعلی از حمایت گستردهای برخوردار است و همین سیاست ادامه پیدا خواهد کرد. آمریکا و جهان آزاد سیاست خود در قبال طرح هستهای ایران را مورد تجدیدنظر قرار دهند. "
به گفته شالوم نتیجه انتخابات ایران شکست افرادی بود که به توقف هستهای ایران فکر میکردند. علاوه بر شالوم، دانی آیالون، معاون وزیر خارجه رژیم صهیونیستی نیز اظهار داشت که "انتخابات ایران نشان داد تهدید ایران بیش از پیش جدی است. با اعلام نتایج، جامعه جهانی باید سریعاً طرح هستهای و تروریسم ایرانی را متوقف کند. اسرائیل از ابتدا هم درباره انتخابات ایران توهم نداشت، چون درباره طرح هستهای و تروریسم هیچ تفاوت اساسی بین نامزدها وجود نداشت. "
مقامات و فعالان سیاسی اسرائیل که پس از اعلام نتایج انتخابات در پی پذیرش واقعیتها و اتخاذ راهکارهای جدید برای مقابله با ایران بودند، پس از آن که جریان شکست خورده در انتخابات دست به ماجراجویی و اقداماتی در جهت ناامنسازی کشور زد سیاستمداران اسرائیلی گمشده خویش را یافتند.
آنان در گام نخست همصدا با دیگر مخالفان ایران بر طبل "تقلب " کوبیدند و با پس گرفتن اظهارات مقامات خود، در گام بعد تلاش کردند به شعلهورسازی آشوبهای شکل گرفته بپردازند. با مشاهده آتش فتنه در تهران سایت هاآرتص به نقل از یک مقام ارشد سیاسی این رژیم نوشت: "بیشک انتخابات در ایران دستکاری شده است. " او افزود: "نتایج منتشر شده منطقی نیستند. امکان نداشت احمدینژاد در دور اول از این حمایت گسترده برخوردار باشد. " در همین راستا، آویگدور لیبرمن، وزیر خارجه اسرائیل نیز بیانیه ویژهای درباره نتایج انتخابات ایران منتشر کرد که در آن آمده بود: "جامعه جهانی باید به فعالیت خود ادامه دهد و مانع هستهای شدن ایران شود... مشکل جامعه جهانی با ایران یک مشکل شخصی با یک فرد نیست. مشکل اصلی در ایران سیاست نظام تهران است. "
در ادامه "مارک رگو " سخنگوی رژیم صهیونیستی هم اظهارنظر دو مقام فوق را رد کرد و گفت: "آیالون و شالوم نظرات شخصی خود را بیان کردند و بیانکننده مواضع حکومت اسرائیل نبودند. " در واقع اسرائیل که همانند متحدان غربی خود پس از ظهور نتایج انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران درمانده بود که با ایران کنونی چه کند که با مشارکت کمنظیر مردمی و رأی بالا به رئیس جمهور خویش اقتداری خارج از حد تصور یافته بود، به یکباره با رفتار خودسرانه و خودسوزانه جریان رادیکالیسم سبز آنچه را که با ناامیدی در پی آن میگشت پیدا کرد.
سایت هاآرتص در روز 24 خرداد تحت مطلبی با عنوان "پایان نظام ایران نزدیک است " چنین مینویسد: "لحظاتی کلیدی در تاریخ وجود دارد که در آن لحظات همه چیز تغییر میکند. 11 سپتامبر، برچیده شدن دیوار برلین، حضور سادات در اورشلیم و خیلی موارد دیگر از این گونهاند. به نظر میرسد انتخابات ایران نیز از آن دست حوادثی است که تغییرات بسیار عمیقی ایجاد خواهد کرد. نباید فراموش کرد که انقلاب ایران در 1979 آغاز کننده موج اسلام افراطی در خاورمیانه بود. بعد از انقلاب ایران بود که افغانستان از دست شوروی خارج شد. بعد از آن بود که سعودی از سیطره ایران حیرتزده شد و میلیاردها دلار در مدارس اسلامی سرمایهگذاری کرد.
تنها بعد از آن بود که حماس و حزبالله ایجاد شدند... هنوز هم رسانهها بحث میکنند که حقیقتاً چه اتفاقی افتاده است؟ آیا رسانهها در ارزیابی قدرت موسوی اشتباه کردند و احمدینژاد واقعاً برنده شد؟ یا احمدینژاد در انتخابات دست برد؟ یا هر دو اتفاق همزمان روی داد؟ واقعیت این است که این مسئله هیچگاه روشن نخواهد شد و اهمیتی هم ندارد. مهم این است که توده عظیمی در حدود چندین میلیون و شاید نیمی از ملت ایران وجود دارند که فکر میکنند دمکراسی ایرانی به آنها دروغ گفت و نه تاکنون انتخابی در کار بوده و نه بعد از این در کار خواهد بود. این توده که فکر میکرد شاید بتوان از داخل نظام تغییر را آغاز کرد متوجه شد که تنها با ویرانی نظام و اصلاح آن میتوان تغییر مثبت ایجاد کرد... اتفاقی که در ایران افتاد در حرکت اوباما به سوی نظام ایران نیز اختلال ایجاد خواهد کرد.
اگر احمدینژاد حقیقتاً انتخاب نشده است و او تنها یک دیکتاتور خشونتطلب است چرا باید با او گفتگو کرد؟ اکنون قدرت مانور رئیس جمهور آمریکا کمتر شده است... چند ماه پیش تام فریدمن خبرنگار نیویورک تایمز نوشت، شباهت بسیاری بین ایران امروز و روسیه شوروی در دوران قبل از گورباچف وجود دارد. به ویژه که قیمت پایین نفت در هر دو مورد موجب افزایش فشار اقتصادی و کاهش محبوبیت نظام شده است. حتی اگر نظام ایران در آینده نزدیک سرنگون نشود در این لحظه شاهد آغاز شمارش معکوس آن هستیم. "
دستورالعملهای اسرائیل به همپیمایان داخلی خود برای آشوبهای خیابانی
در روزهای اغتشاش سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی از عناصر پراکنده اغتشاشها و تنشهای خیابانی خواست شبکههای زیرزمینی برپا کنند. این سایت که از خانههای تیمی به عنوان "هسته مقاومت " یاد میکرد از آنان خواست مبارزات را سازماندهی کنند: "هستههایی را در محلات ایجاد کنید که دارای یک یا دو رابط مشخص باشند. محل قرارها را در این هستهها با هم هماهنگ کنید. در آن هستهها شعارها را تعیین کنید، شعارهایی که در کنار رنگ و بوی مذهبی بتواند افق مطالبات را بالا ببرد مانند لغو حجاب و آزادی دستگیرشدگان. برای نیروهای حکومتی ناامنی درست کنید. آنها را "دشمن " معرفی کنید و بگویید مبارزه با دشمن، بحثی غیراخلاقی نیست. "
در همین راستا، رادیو رژیم صهیونیستی نیز در گزارشی اعلام کرد، وزارت خارجه این رژیم اقلیتهای یهودی ایرانیتبار مقیم سرزمینهای اشغالی را برای هدایت اغتشاشگران و کودتا علیه دولت محمود احمدینژاد مأمور کرده است. این رادیو در مصاحبهای با "کمال بنخاس " یهودی ایرانیتبار گفته: با برخی جریانهای ایرانی در تماس بوده تا آنها را در موفقیت برای کودتا علیه دولت احمدینژاد کمک کند.
از آنجا که انقلاب مخملی و ناموفق ایران نوعی براندازی از طریق دو رسانه ماهواره و اینترنت محسوب میشد سایت یدیعوت آحارونوت نیز به کاربران خود روشهایی را برای کمک به آشوبگران در تهران توصیه میکند. در مطلب فوق آمده است: "تظاهرکنندگان در ایران که به نتایج انتخابات اعتراض دارند برای ارسال تصویر، فیلم و اخبار از اینترنت استفاده فراوانی میکنند. در روزهای اخیر کاربران بسیاری در سراسر جهان به کمک آنها شتافتهاند و از آنها اعلام حمایت کردهاند. اگر شما نیز میخواهید به آنها کمک کنید میتوانید کارهای زیر را انجام دهید.
1. لوگوی گوگل را تغییر دهید: کاربران بسیاری طوماری آماده کردهاند و در آن به سایت گوگل پیشنهاد دادهاند لوگوی خاصی برای تظاهرکنندگان ایران بسازد. آنها حتی لوگوی پیشنهادی نیز طراحی کردهاند. اگر شما میخواهید از تظاهرکنندگان حمایت کنید اینجا را کلیک کنید تا امضای دیگری بر طومار فوق ثبت کند. (آدرس سایت) 2. تصویر جدیدی به توئیتر و فیسبوک بیفزایید... 3. از تهران "تویت " بفرستید: میتوانید تغییر کوچکی در زمان و حمل ارسال تصاویر خود به سایتهای مختلف انجام دهید به طوری که حاکمان ایران که به دنبال بستن سایتها هستند با سیلی از این تصاویر مواجه شوند... 4. برای پیشرفتهها: فیلترشکنهای فردی بسازید...
همین پایگاه اسرائیلی با تأکید بر فراهم ساختن رسانههای جدیدتر و مورد کنترل اسرائیل برای اغتشاشگران پس از انتخابات مینویسد: تظاهرکنندگان و مخالفان محمود احمدینژاد رئیس جمهور ایران در هفته گذشته (هفته اول آشوبها) برای پیشبرد و اعتراض خود از اینترنت و تکنولوژی موبایل استفاده کردند.
شبکه انگلیسی اسکای گزارش داد، علاوه بر توئیتر و فیسبوک، شرکت اسرائیلی Fring نیز در انعکاس اعتراضات نقش اساسی داشت. برنامه Fring به کاربران اجازه میدهد از طریق تلفن همراه به شبکههای اجتماعی مرتبط شوند. طبق این گزارش در هفته گذشته استفاده از این برنامه صد درصد افزایش یافته است. "آوی شاختر " پدید آورنده Fring به اسکای گفت: تکنولوژی ما به ایرانیان و میلیونها انسان دیگر اجازه میدهد ابزارهای سنتی ارتباطات را دور بریزند.
اما از سوی دیگر "هاآرتص " توئیتر را نیز رسانهای در جهت "تبلیغات اسرائیل " دانست. در این سایت آمده است: "در پی افزایش گسترده از سایت توئیتر در حوادث اخیر ایران توجه به این سایت نیز افزایش یافته است. اما بسیاری فراموش کردهاند که این سایت تبدیل به بهترین و کاراترین وسیله تبلیغاتی اسرائیل در آمریکا شده است. داوید سارنگا رایزن مطبوعاتی اسرائیل در نیویورک به مناسبت افتتاح "کنفرانس 140 عضو " توئیتر در این شهر میگوید: "توئیتر امروز به ما کمک میکند تا قوانین بازی را تغییر دهیم. " سارنگا یکی از سخنرانان این کنفرانس خواهد بود. وی میگوید: "اگر زمانی باید منتظر میماندیم تا مقالهای مثبت درباره اسرائیل منتشر شود اکنون میتوانیم محتوا و پیامهای مثبت از اسرائیل را بین هزاران نفر منتشر کنیم. "
خوشحالی رژیم صهیونیستی از ناامنی ایران
قطعاً اقدامات اسرائیل برای ایجاد آشوب و ناامنی در ایران به این روشها منحصر نمیشود، اما ذکر این موارد نمونهای بود از صراحت رژیم صهیونیستی در حمایت عملی از آشوبها و خوشحالی آنان از وضعیت به وجود آمده در ایران.
فیسبوک؛ تاکتیک مورد حمایت اشغالگران قدس
مقامات اسرائیلی با اظهار شادمانی خود از وقایع تهران تلاش کردند خود را همراهان ملت ایران معرفی کنند. شیمون پرز که پس از حوادث تهران در مجمع عمومی آژانس یهود در اورشلیم سخن میگفت با پیگیری این سیاست مزورانه گفت: "ملت ایران تلاش میکند به فرهنگ خود بازگردد. بگذارید جوانان صدای خود را در طلب آزادی و سیاست مثبت بلند کنند. بگذارید زنان، این گروه بسیار شجاع، تشنگی خود را به آزادی بیان کنند. " با وجود این، وی درهمین سخنرانی نیز نتوانست اهداف و امیال واقعی خود را پنهان سازد و در ادامه گفت: "مشخص نیست اورانیوم غنیشده در ایران زودتر از بین میرود یا حکومت؛ امیدواریم حکومت زودتر ناپدید شود. "
پرز که مسئله هستهای و رهبری را دو مشکل اساسی اسرائیل با ایران میدانست برای مقابله با این دو افزود: "مبارزه با بمبها باید در خارج انجام شود، در حالی که مبارزه با رهبری توسط ملت ایران انجام میشود. " پرز در پایان سخنانش به مسیر انتقال پیامهای اسرائیل به داخل ایران اشاره کرد و گفت: "ببینید چه قدرتی در فیسبوک است. چه میگویند. همین فیسبوک. ببینید با همین توئیتر چه میتوان کرد. با توئیتر بیش از یک آیتالله میتوان تأثیرگذار بود. "
در ادامه اظهارنظر مقامات اسرائیلی، وزیر امور راهبردی رژیم صهیونیستی نیز بیان کرد که از نگاه آنان میرحسین موسوی روح جدیدی به آزادی بخشیده که این به انقلابی در جمهوری اسلامی منجر خواهد شد. "موشه یعلون " رئیس سابق اطلاعات ارتش اسرائیل همچنین مدعی شد: موسوی و همسرش روح جدیدی به آزادی بخشیدهاند، بنابراین من تکرار میکنم انقلابی در ایران روی خواهد داد. اتفاقی که در آنجا در حال روی دادن است نشانههای دلگرمکننده برای غرب دارد.
همچنین "بنیامین نتانیاهو " نخستویر این رژیم اعلام کرد: تضمین صلح در خاورمیانه در گرو ایران ضعیف است. اگر ایران قوی باشد صلح نیز از ما دور خواهد شد. وی که در پی رضایت از آشوبهای تهران سخن میگفت، خواستار توجه بیشتر به آشوبگران ایران شد و آن را نشاندهنده "قساوت رژیم ایران " دانست. نتانیاهو در مصاحبه با مجله آلمانی "بیلد " گفت: "اگر حکومتی در ایران بر سر کار بیاید که مخالفان را سرکوب نکند، از تروریسم حمایت نکند و هولوکاست را انکار نکند، بسیار خوب خواهد بود... آنچه ما در ایران میبینیم تشنگی شدید به آزادی در میان برخی از مردم است. " نتانیاهو که در واقع تلاش میکرد وانمود کند اگر آشوبگران دولت ایران را از میان بردارند دگرباره میتوان شاهد رابطه اسرائیل و ایران بود، در این باره از "جهان " نیز میخواهد فشار بیشتری بر ایران وارد کنند.
او در سفرش به ایتالیا بعد از دیدار با برلوسکونی، نخستوزیر ایتالیا، درباره حوادث ایران گفت: "به نظر من بیش از 75 درصد از مردم ایران خواهان تغییر حکومت بودند و اکنون این میزان بسیار افزایش یافته است. " وی افزود: "این نظامی است که باید آن را طرد کرد. اگر اکنون این کار را نکنیم پس کی باید بکنیم. باید فشارها را افزایش داد. "
البته نباید فراموش کرد که موضوع "ایران " و چگونگی مواجهه با آن همواره یکی از موارد اختلاف برانگیز در میان سران رژیم صهیونیستی بوده است و این رژیم در پی آن بود که با آشوبهای تهران مرهمی برای تنش به وجود آمده میان رهبران سیاسی خود پیدا کند. پیروزی حماس در انتخابات فلسطین، پیشرفت ایران در فناوری و صنعت هستهای، شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه با لبنان و شکست در جنگ 22 روزه در غزه همگی از مسایلی بودند که دولتهای این رژیم را با ناکامی و افسردگی مواجه ساخته بودند. به ویژه آن که شیوع رسانهای پرسش از هولوکاست مشروعیت سیاسی این رژیم و حتی فراتر از آن "صهیونیسم " را با چالشی جدی مواجه ساخته بود.
به عنوان مثال "یوزی آراد " مشاور سیاسی نتانیاهو در اواسط تیر 88 در مصاحبه با "هاآرتص " با نقد دولتهای قبلی اسرائیل سخن از زمینهای سوخته به ارث رسیده به دولت نتانیاهو به میان میآورد. او در آن مصاحبه اعلام کرد: "دولت نتانیاهو از دولت قبلی یک سیاست ویران و سوخته را در مقابله با برنامه هستهای ایران به ارث برده و اسرائیل در برابر پیشرفت هستهای ایران در فاصله سالهای 2003 تا 2007 واماندگی و شکست منزجرکنندهای از خود نشان داد. این وضعیت شبیه کابوس است. میان مقامات آمریکا و اسرائیل درباره برنامه هستهای ایران تضاد وجود دارد و آمریکا کماکان به ایران علامت ارسال میکند که مایل به گفتوگوی دیپلماتیک است. "
در پی انتشار این سخنان یأسآمیز، روزنامه یاد شده سپس خبر داد که اظهارات "آراد " موجب اختلاف در کابینه اسرائیل شده و به پاسخگویی تند دفتر نخستوزیر انجامیده است. در حالی که دولت ائتلافی رژیم صهیونیستی در وضعیتی شکننده و توأم با بحرانهای داخلی به سر میبرد، دفتر نخستوزیر مجبور به رفوکاری توجیه اظهارات یوزی آراد شد و طی بیانیهای ضمن سرزنش آراد تأکید کرد: "دولت پیشین اسرائیل تمام تلاش خود را برای مقابله با تهدید ایران هستهای به کار گرفته است.
دفتر نتانیاهو در تلاش برای توجیه شکستهای تلآویو با تأکید بر این که کابینههای پیشین و کنونی رژیم صهیونیستی هیچ تردیدی در مورد لزوم توقف برنامه هستهای ایران نداشتهاند، موضوع ایران را اصلیترین مشکل پیش روی هر کابینه اسرائیل دانست. دفتر نتانیاهو از تلاشهای صورت گرفته برای مقابله با ایران قدردانی کرد و برخی تشکیلات یاریدهنده رژیم نظیر موساد و رئیس آن "مئیر داگان " را ستود. در واقع پیش از این حوادث، مئیر داگان در اظهاراتی که گفته بود: "ایران در سال 2014 به بمب هستهای دست خواهد یافت و تظاهرات اعتراضآمیز "مردمی " در تهران در مدت کوتاهی مهار خواهد شد " واکنشهایی را علیه خود برانگیخته بود.
گزیده آن که سیاست اسرائیل در قبال مسایل تهران در حوادث پس از انتخابات "تهدید از بیرون و فروپاشی از درون " بود. زیرا علاوه بر مطالب فوق، سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی با حمایت از آشوبگران مینویسد: "آنها دنبال سرنگونی جمهوری اسلامی بودند، نه اعتراض به انتخابات یا ابطال آن. چقدر دردناک و توهینآمیز است که خواسته آنها را در حد ابطال انتخابات تقلیل میدهند. این حرکت، مثل قطاری است که در آغاز هر یک به منفعتی که در آن میبیند سوارش میشود و آنجا که در مسیر منافعش را زیر میگیرد، پیاده میشود. پایان مسیر این قطار، عبور از جمهوریاسلامی است. ای کاش آقای موسوی بتواند تا ایستگاه آخر که همان سرنگونی جمهوری اسلامی است همراه شود. "
این منبع صهیونیستی افزود: حتی پافشاری بر ابطال انتخابات تأیید رژیم است. زیرا همین انتخابات، رای ریخته شده به حساب جمهوریاسلامی است که هیچ مشروعیتی ندارد. نامزدها هم از صافی شورای نگهبان عبور کردهاند. شعار ابطال انتخابات ناکارآمد است. باید با تمامی نیرو حول سرنگونی جمهوری اسلامی متمرکز شد. همزمان با این مطالب "آویگدور لیبرمن " وزیر خارجه رژیم صهیونیستی از کشورهای غربی خواست آشکارا از آشوبگران حمایت کنند و چنان که گفته شد نتانیاهو نیز مدعی شد: 75 درصد مردم ایران خواستار تغییر رژیماند و اگر غرب امروز فشار سنگین علیه ایران نیاورد پس کی میخواهد با ایران درگیر شود. این بیانات را میتوان در کنار اظهارات ایهود باراک، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، قرار داد.
وی گفته بود که به نظر من مردم ایران به مرحلهای از شعور سیاسی رسیدهاند که آینده خود را تعیین کنند و با تغییر حکومت در ایران، به آرزوهای خود و فرزندانشان جامه عمل بپوشانند. باراک در زمان آشوبهای خیابانی تهران اوضاع را در بهترین وضعیت توصیف کرد و گفت اکنون کشورهای منطقه میتوانند تکلیف خود را با پرونده هستهای ایران روشن کرده و خود را از ایران هستهای رها سازند.