![]() | حاکمیت و حادثه 18تیر | ![]() |
حاکمیت و حادثه 18تیر ثبت تاریخی خاطرات تلخ اجتماعی و سیاسی در پرونده حکومتها معمولاً امر خوشایندی نیست. طبیعتاً نظام جمهوری اسلامی ایران که در هستیشناسی خود جایگاه بسیار متعالی برای انسان و کرامت آن قائل است، از مسائل اینگونه بیشتر رنج میبرد. چرایی حادثه 18 تیرماه 1378 بهگونهای رقم خورد که حقیقت ماجرا در بمباران رسانهای غرب و اصلاحطلبان گم شد. اما عطش روانی آن حادثه را طوری در افکار عمومی القا نمودند که فقط با ارجاع آن به رهبری نظام، عدهای آرام میگرفتند و از حد رهبری به پایین را قبول نداشتند. چرا؟ حمله به خوابگاه دانشجویان توسط همه نخبگان کشور و شخص مقام معظم رهبری محکوم شد اما بهرغم این محکومیت یکپارچه، انگشت اتهام متوجه همه محکومکنندگان نرفت، به عبارت دیگر قوه اجرائیه کشور در آن زمان (بهرغم اینکه مسئولیت نیروی انتظامی به وزارت کشور محول شده بود) زیر سؤال نرفتند و کسی از ناراضیان و صدمهدیدگان و قضاوتکنندگان، دولت را به خشونت یا بیعرضگی متهم نکرد. نکته دوم در این زمینه واکنش دانشجویان به نوع افرادی بود که در روزهای منتهی به 23تیرماه در جمع آنان حضور مییافتند، بهطور مثال آقایان تاجزاده، سحابی و خانم فائزه هاشمی مشکلی نداشتند اما برخی افراد به محض حضور مورد حمله قرار میگرفتند. چرا معترضین به آن حادثه، حاکمیت را یکپارچه محکوم نمیکردند و چرا بخشهایی از حاکمیت که قدرت رسمی کشور را در اختیار داشت از پاسخگویی معاف بود؟ این سؤالات میتواند به شناخت و تحلیل نوع طراحی و طراحان کمک کند. فرمانده وقت نیروی مقاومت بسیج اظهار میداشت: دو گردان بسیجی در مسجد جمهوری آماده کرده بودیم که اگر حرکتی به سمت مجموعه شهید مطهری صورت گرفت از آنان استفاده شود. یکی از مسئولان عالی کشور تماس گرفت و به حضور آن دو گردان در داخل مسجد دربسته اعتراض نمود. به وی گفتیم چطور ضدانقلاب در خیابانهای تهران عربده میکشد و شما ناراحت نیستید اما از حضور بسیج در مسجد دربسته ناراحتید؟ بههرحال حادثه کوی توسط تجدیدنظرطلبان طوری طراحی شد که خود را با دراختیار داشتن دو قوه از هرگونه پاسخخواهی معاف نمایند. رویهای نیز در سالهای پس از آن حادثه معمول شد و آن گرامیداشت سالانه آن روز بود. بهرغم اینکه بعداً روشن شد که هیچ دانشجویی در کوی کشته نشده است اما در روزنامههای اصلاحطلب به وفور از واژه شهید(!) استفاده میشود و تا حدی پیش رفتند که برخی مراجع تقلید همسو با اصلاحطلبان اعلام عزای عمومی کردند. در سالهای 79 و 80 و... سالروز این حادثه گرامی داشته میشد و بعضاً مجوز رسمی نیز برای آن اخذ میشد. از عید نوروز سال 1382 آنقدر روی مسأله 18 تیر مانور داده شد که عدهای بر این باور بودند که نظام رفتنی است! حتی معاملات بعضاً انجام نمیشد و اظهار میشد: «ببینیم بعد از 18 تیر چه میشود.» اما هیجان تولید شده در آن سال در 20 خرداد سرریز کرد و به 18 تیرماه نرسید. در زمستان 1382 ترکیب مجلس ششم فرو ریخت و مجلس هفتم با ترکیبی جدید تشکیل شد. رازی در گرامیداشت سالگرد این حادثه بود که از 18تیرماه 1383 برملا شد. یعنی بعد از اتمام مجلس ششم تا 18تیرماه 1388 هیچکس درفکر گرامیداشت حادثه 18 تیر 1378 نبود. علت چیست؟ پاسخ واضح است. تعطیلی گرامیداشت سالانه نشان داد که آنچه اتفاق میافتد ریشه در حاکمیت داشت. یعنی این دولت اصلاحات بود که از آن نقطه تاریخی بهعنوان مدخلی برای فشار بر نظام جمهوری اسلامی استفاده میکرد. تجدیدنظرطلبان با موج ایجادشده در 18 تیر 78، مجلس ششم را نیز در زمستان آن سال، در اختیار گرفتند. علت سرریز شدن آن حادثه در 20خرداد 1382 نیز طراحی افراطیونی مانند خانم حقیقتجو و سازگارا بود که برای عبور دادن لوایح دوقلو از شورای نگهبان در کوی دانشگاه برنامهریزی کرده و حراست و انتظامات را نیز توجیه نموده بودند. |